مسأله نكاح از بهترين امور

ساخت وبلاگ
261 درباره بنی اسرائیل سخن خدا این است که «اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ» (1)؛ درباره امت اسلامی دارد که «فَاذْکُرُونی أَذْکُرْکُمْ» (2) خیلی فرق است که انسان به یاد «نعمت» باشد و شاکر یا به یاد «ولی نعمت» باشد و محبّ. اگر به یاد نعمت بود «شکر نعمت نعمتت افزون کند»؛ اگر به یاد «ولی نعمت» بود، خودت را افزون می‌کند؛ یعنی بالا می‌آیی. اینکه فرمود «لَئِنْ شَکَرْتُمْ َلأَزیدَنَّکُمْ» (3) نه «لأزیدنّ نعمتکم»، ما شما را بالا می‌آوریم، وقتی شما را بالا آوردیم، درجات ایمانی شما بالا می‌آید؛ دیگر «لام» محذوف نیست که ما بگوییم آیه سوره «انفال» با آیه سوره «آل‌عمران» یکی است، نه خیر، دو تاست و کاملاً فرق دارد. در یک جا فرمود «لَهُمْ دَرَجاتٌ» (4) یک جا فرمود «هُمْ دَرَجاتٌ» (5) نه اینکه «لام» محذوف است. وقتی انسان بالا آمد با خودِ درجه یکسان می‌شود، با خودِ درجه متّحد می‌شود، می‌شود «فَأَمّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُقَرَّبینَ * فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ» (6)، نه «له». اگر گفتند «خویش را تأویل کن نی ذکر را» برای همین است که چرا ما بگوییم «له روحٌ»؟ چرا بگوییم «لام» محذوف است؟ اگر کسی مقرّب بود، خودش روح و ریحان است، «جَنّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا اْلأَنْهارُ» را هم که دارد. بنابراین اینکه در خیلی از آیات سخن از «ذکر الله» است نه «ذکر نعمت الله»، از باب حذف مضاف نیست، آن ها که به یاد خدا هستند همه نعمت را از خدا می‌دانند ولی در محدوده نعمت حرکت نمی‌کنند، به سراغ «ولی نعمت» می‌روند؛ لذا در این قسمت فرمود که «إِلى ذِکْرِ اللّهِ». درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/ تفسیر سوره مبارکه «زمر»، آیات 24 الی 29 پی نوشت ها: 1. سوره بقره، آیه40 2. همان، آیه 152 3. سوره ابراهیم، آیه7 4. سوره مسأله نكاح از بهترين امور...
ما را در سایت مسأله نكاح از بهترين امور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ejavadiamoli6 بازدید : 73 تاريخ : شنبه 21 مرداد 1402 ساعت: 12:04

260 اما درباره اینکه قلب گاهی ادبار دارد، گاهی اقبال دارد و همه ما موظف هستیم مواظب قلب خود باشیم، اینکه در بیان حضرت امیر(علیه السلام) نقل شد که فرمود «إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَی النَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَی الْفَرَائِض» (1). ما بین اقبال و ادربارِ قلب با خستگی بدن کاملاً فرق می‌گذاریم؛ اگر کسی قلب‌شناس باشد و مراقب قلب خود باشد، می‌داند که به نماز شب علاقه‌مند است، منتها حالا چون خسته است خوابش برد، این غیر از آن است که حوصله نماز شب نداشته باشد، علاقه نداشته باشد. در آن جا حضرت فرمود قلب گاهی اقبال دارد، گاهی ادبار، فرمود آنجا که قلب حال ندارد، فعلاً علاقه ندارد، آن را تحمیل نکنید، اگر تحمیل کردید ممکن است که از واجب ها هم باز بماند. یک بیان نورانی از پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل شد که همان بیان برای مؤمنین هم هست آن بیانی که درباره حضرت هست، فرمود که «تَنَامُ عَینِی وَ لا تَنَامُ قَلبی» (2)؛ ... این قلب هرگز نمی‌خوابد. مشابه این تعبیر درباره مؤمن هم آمده؛ منتها در درجه ضعیف‌تر که فرمود مؤمن می‌خوابد ولی قلب او نمی‌خوابد؛ قلب که روح مجرد است البته خواب ندارد. خواب قلب، غفلت است؛ همان دعای روز اول ماه مبارک رمضان که این است «وَ نَبِّهنِی عَن نَومَةِ الغَافِلِین» (3)؛ خدایا ما را از خواب غفلت بیدار کن! غفلت، خواب قلب است؛ سهو و نسیان، خواب قلب است؛ جهل علمی و جهالت عملی، خواب قلب است. حضرت فرمود مؤمن کسی است که قلب او نمی‌خوابد، اگر او مواظب قلب باشد، کاملاً می‌تواند تشخیص بدهد که این حالت بی‌رغبتی به نماز شب، آیا ادبار قلب است یا خستگی بدن. درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/ مسأله نكاح از بهترين امور...
ما را در سایت مسأله نكاح از بهترين امور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ejavadiamoli6 بازدید : 86 تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1402 ساعت: 11:10